جستجو
-
۳۲۶تصویر
نامههای محمد عامری به همسرش آذرمیدخت، ۱۳۱۹ تا ۱۳۵۴ ش
برای دیدن این نامهها و توصیفاتشان به صورت جداگانه، نگاه کنید به اقلام مربوط
-
۱تصویر
نامه محمد عامری به همسرش آذرمیدخت، ۱۳۳۴ ش
شامل احوالپرسی، رفتن به راین از کرمان، ملاقات برادرش در ده میرزا، آمدن به ابارق، مرتب بودن کارهای ابارق، اجرای خوب کارها توسط شاهرخ در غیاب ایرج، برگرداندن نسخه اشتباه دارو، ارسال یک فقره چک هزار تومانی که فرج الله به حساب بانک ملی بریزد، ارسال نامه توسط حسن غلامرضا نگاری، خرید بیل و دسته بیل به وسیله فرج الله با گرفتن پول از شاطر و ارسال به ابارق، سفر با برادرش به جیرفت، سلام رساندن به غلامحسین، گلناز، ارسال نامههای فریده و فاطمه، سلام به روشن، ناصر، سیمین، و عزت الله
-
۴تصویر
نامه محمد عامری به همسرش آذرمیدخت، ۱۳۲۶ ش
شامل احوالپرسی، توقف پنج روزه در بم و سپس رفتن به عباس آباد و وکیل آباد، علاقه به حضور خانواده در بم و وکیل آباد، سلام رساندن به حضرت علیه خانم، فاطمه، و فریده، چند روز مهمان بودن در خانه فامیل، مهمانی شوکت نظام، عرض سلام خدمت سلیمانخان، سالار مظفر، همشیره، امیرهوشنگ، عزت الله، اورانوس، و نپتون، رسیدگی حسین نصرالله و یونس بر کار بنایی وی، خبردهی از سرکار علیه والده در تهران، تاریخ چک و پرسش درباره موجودی حساب از هخامنش در بانک ملی، سلام رساندن به فرج الله و امان الله، ارسال مرکبات توسط محمد شوفر، یک هفته ماندن در ریگان، و درخواست اطلاع رسانی از اوضاع نگار
-
۴تصویر
نامه محمد عامری به همسرش آذرمیدخت، ۱۳۴۰ ش
شامل احوالپرسی از همسر و فرزندانش غلامحسین و گلناز، خوب بودن حال فاطمه و فریده، تأخیر در رفتن به اسپانیا و فرانسه به علت مشکل ویزا، گله از نرسیدن نامه از همسرش، سرد بودن هوای لندن، تعطیلات ایستر، بازدید از کاخ ویندزور همراه با فاطمه و فریده، خرید لوازم سفارش شده، درخواست از میرزامحمدخان برای تشریح امور کشاورزی املاک کرمان، پرداخت هفت هزار تومان به بانک کشاورزی، شرح حال آقای هنری و عمل مجدد وی، سلام رساندن به برادرش، سالار مظفر، عدل، عزت الله، نصرت الله، سیمین، دکتر بوذرجمهری، مهین، فرج الله، بشارت، محمد شوفر، رخساره، سلطان، طیبه، تابنده، اصغر، شکرالله باغبان، حسین، الماس، کربلایی دلاور، و...
-
۱تصویر
نامه محمد عامری به همسرش آذرمیدخت، ۱۳۳۳ ش
شامل احوالپرسی، رسیدن دو فقره نامه توسط اکبر شوفر، گرفتاری کاری زیاد در راه بم، ابارق، و رحمت آباد، کارهای ملکی و قنات به همراه استاد غلامرضا و برادرش، بازگشت در چند روز آینده به کرمان، تشکر از محبتهای همسرش، طفره رفتن همسرش برای نیامدن به بم به بهانه درس غلامحسین، آرزوی اینکه بعد با هم به بم بیایند، سلام رساندن به غلامحسین و گلناز، ارسال نامهها و روزنامهها برای وی به ابارق و تحویل دادن به کافه سر جاده، ارسال پول توسط عزت الله جهت امیرهوشنگ، گرفتاری و مقروض بودنش به بانک و طلبش از کیانیان در تهران، سلام رساندن به خدمت خانم همشیره، سیمین، ناصر، و گرفتن نامه از مسیو تیمو تا دیر نشده